ابزار پرده خوش آمدگویی
ابزار وبلاگ
حکایت لقمان حکیم !!!! ... - کوسالان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لقمان حکیم رضى الله عنه پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس.
شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛
آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور.
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.
دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،
آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد.
روز چهارم، هیچ نگفت.
شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد ونوشته‏ها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته‏ام تا برخوانم.
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت،
آنان که کم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى .




تاریخ : دوشنبه 89/12/23 | 8:32 عصر | نویسنده : فهمی خدامرادی | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.