آتشی که نمى سوزاند " ابراهیم " را
و دریایى که غرق نمی کند " موسى " را
کودکی که مادرش او را به دست موجهاى " نیل " می سپارد
... تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ، " نمی توانند "
پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به " حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او " قدمی بردار "
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...
خدایا مگراین کاردرروز چقدر درامد دارد؟
اینجا ایران است !!!!!!!!!1
شه ما مه
عمرآدمی کوتاه است زمانی که درآنی به خوشی بگذران
هیچ پروتمندی با این آسایش چای نخورده است .
خوش به حاله که ت مامو گیان
دیدی ایدل که غم یار دگر بار چه کرد ؟
په تله
خیلی خوش مزه است .
بدون شرح !!!
یاد یاران یار را میمون بو
خاصه آن لیلی واین مجنون بود .
گربه ای که مرض داره ..
تفاوت های فرهنگی باخت در ایران و اروپا
مربی تیم بازنده شطرنج در اروپا:
امروز روز ما نبود و زیاد هم خوب بازی نکردیم.
مربی تیم بازنده شطرنج در ایران:
کورنومنت که افتضاح بود. هوا هم آلوده بود و اسب و فیل ما رو از نفس انداخت. زمین بازی هم به درد گوسفند چرانی میخورد.
مربی تیم بازنده والیبال در اروپا:
... امروز تمرکز خوبی روی بازی نداشتیم و تیم رقیب بهتر از فرصتها استفاده کرد.
مربی تیم بازنده والیبال در ایران:
تور که سوراخ بود! توپ که باد نداشت و مربع بود و من نمیدانم فدراسیون خجالت نمیکشد از این وضع توپ.
داور اول هم بی شعور بود. من واقعا متاسفم برای این ورزش.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در اروپا:
مقصر شکست امروز من بودم و دیگر هیچ. به تیم برنده هم تبریک میگم.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در ایران:
تاس که اصلا نمیچرخید. مارها هم که برای آنها خوش رقصی می کردند و فقط به ما نیش میزدند. داوری هم که فاجعه! تماشاگر هم دائم توی صورت ما لیزر انداخت…واقعا یه مشت بووووووق دارند این ورزش را اداره میکنند! خاک بر سر ما که آمدیم توی این ورزش. و خاک بر سر تیم مقابل که با این دودرهبازیها تیم ما را برد و خاک بر سر تماشاگری که اینطوری به بچههای ما فحش داد و خاک…
مربی تیم بازنده واترپلو در اروپا:
بچه های ما امروز خسته بودند و نشد تاکتیکها به درستی اجرا بشه.
مربی تیم بازنده واترپلو در ایران:
آبش که خیس بود. زمین که موج داشت. تیر دروازه ها هم به اراده تیم مقابل تکون میخورد. بازیکنان حریف هم توی آب هر کاری خواستند کردند، آب رو اصلا نمیشد بو کرد! توپ هم که لیز بود. من نمیدونم واسه چی اصلا ما مسابقه برگزار میکنیم.
مربی تیم بازنده فوتبال در اروپا:
تیم مقابل امروز خیلی بهتر از روزهای قبل بازی کرد و متاسفانه خط دفاع ما نتونست اونطور که باید ظاهر بشه.
مربی تیم بازنده فوتبال در ایران:
یعنی من …(از انتشار باقی کلمات معذوریم!)
پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم
پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی
راحت به گریه می افتند،
متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند، از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟
خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند به بدنش قدرتی داده ام
تا بتواند درد زایمان را تحمل کند
به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد
به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ،
از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام
تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو
کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست