ابزار پرده خوش آمدگویی
ابزار وبلاگ
اسفند 90 - کوسالان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد

بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم.

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا،

پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ،

جوان با اشاره… به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد،

پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند

پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند،

پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود…!




تاریخ : یکشنبه 90/12/14 | 12:11 صبح | نویسنده : فهمی خدامرادی | نظر
تاریخ : شنبه 90/12/13 | 8:5 عصر | نویسنده : فهمی خدامرادی | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.