شما یادتون  میاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده ، ما هم ذوق مرگ می شدیم.حتما بقیه شو درادامه مطلب ببینید ادامه مطلب...

ا- دوچرخه ها حامله نمیشن!
?- شما هر موقع از ماه می تونین با دوچرخه تون سواری کنین!
?- دوچرخه ها پدر و مادر ندارن!
?- دوچرخه ها نمی نالند ، مگه اینکه واقعا"" یه مشکلی وجود داشته باشه!
?- شما می تونین دوچرخه تون رو با دوستاتون شریک بشین!
?- دوچرخه ها اهمیت نمیدن که شما سوار چند تا دوچرخه ء دیگه شدین!
?- موقع سواری ، شما و دوچرخه تون می تونین هر دو در یک زمان به پایان کار برسین!
?- دوچرخه ها اهمیت نمیدن که شما به دوچرخه های دیگه زل بزنین!
?- شما هیچوقت نمی شنوین که: ""مژده! شما دارین صاحب یه دوچرخه ء کوچیک میشین""!
??- اگه دوچرخه تون مشکلی برای سواری پیدا کنه می تونین تعمیرش کنین!
??- دوچرخه ها اهمیت نمیدن که شما مجله ء دوچرخه بخرین!
??- اگه دوچرخه تون شل باشه می تونین سفتش کنین!
??- اگه دوچرخه تون ردیف نباشه مجبور نیستین با بحث و گفتگو سیاست به خرج بدین!
??- شما به کسی که روی دوچرخه تون کار می کنه احساس حسادت نمی کنین!
??- اگه حرف بدی به دوچرخه تون بزنین مجبور نیستین برای سواری بعدی ، کلی عذرخواهی کنین!
??- شما تا هر موقعی که دلتون می خواد می تونین روی دوچرخه تون سواری کنین ، بدون اینکه جراحتی برداره!
??- شما می تونین هر موقعی که می خواین سواری رو متوقف کنین ، بدون اینکه دوچرخه تون دیوونه بشه!
??- دوچرخه ها بهتون توهین نمی کنن اگه سوارکار خوبی نباشین!
??- دوچرخه ء شما نمی خواد با بقیه ء دوچرخه ها بره بیرون!
??- دوچرخه ها اهمیتی نمیدن اگه شما دیر به پایان برسین!
??- شما مجبور نیستین قبل و بعد از سواری برین حمام!
??- اگه دوچرخه تون قشنگ به نظر نمی رسه می تونین رنگش کنین یا قطعاتش رو عوض کنین!
??- شما می تونین اولین باری که دوچرخه رو می بینین باهاش سواری کنین ، بدون اینکه مجبور باشین برای شام ببرینش بیرون یا ببرینش سینما یا ...!
??- تنها وسیله ء محافظتی که موقع سواری با دوچرخه مجبورین بپوشین ، یه کلاهه!
??- توی مهمونی ها راحت می تونین تعریف کنین که چه سواری خوبی با دوچرخه تون داشتین.

<>//

3 آمریکایی و 3 ایرانی

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل

کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا!